پورتال موسسه آموزش عالی آزاد فاخر

کمکم کنید . واقعا خسته شدم هر چی می خونم فایده ای نداره اصلا رتبم در ازمونها هیچ تغییری نمی کنه تو را به خدا نگویید وضعیتت را در ازمونها بررسی میکنیم تماس می گیریم که دارم سکته می کنم روزی 10 ساعت می خونم ولی انگار نه انگار هیچ تغییری در رتبه هام نیست من دارم متن قانون را می خونم ولی ازمونها خیلی مفهومیه نمی تونم بفهمم کمکم کنید راهنماییم کنید

سلام
خدا نکند .چرا درمانده .قصه ای را برایتان تعریف میکنم اما به کسی نگویید .سال اولی که لیسانس گرفتم دوست داشتم قبول شوم اما نشدم .سال دوم نشستم خوندم و امتحان هم خوب دادم و فکر می کردم قبول میشم اما باز نشدم . سال سوم برایم حیثیتی شده بود چون تمام دوستام یا قبول شده بودن یا کاری پیدا کرده بودن اما من نه کار داشتم و نه روحیه . دو باره نشستم و خوندم و خوندم وخوندم . همه فامیل منتظر نتیجه من بودن رفتم بلوار مدرس دانشگاه صنعت امتحان دادم و قبول نشدم . حالم خیلی بد بود .سال بعد وقتی امتحان میدادم برادر زاده ام که چهار سال بعد از من رفته بود دانشگاه تو اتاق کناری من بود نتیجه که امد دو تامون قبول نشده بودیم . برادر زاده ام من را داشت که به عنوان شاهد زنده دلیلی بیاره که چرا نتونسته در سال اول قبول بشه اما من کسی را نداشتم و بهانه ای هم نبود . سنم رفته بود بالا . تو بخشداری کوار برام یه کار گیر اوردن که برم بشم دفتر دار . سه ما رفتم سر کار بعد گفتن کار قراردادی بوده و مددتش تموم شده . رفتم عسلویه ور دست پسر عمه مادرم شلنگ روغن لودر و بلدزر پانچ می کردیم. مدتی گذشت دیدم نمی تونم دوباره برگشتم و نشستم به خوندن خانواده چپکی نگاه می کردن و سرکوفت میزدن . دوستان می گفتن خنگم به هر حال شده بودم جوک آشنایان اما آن سال قبول شدم همون سال ارشد رفتم و سال سوم رفتم دوره دکتری حالا هم به درخواست دکتر رحیمی به بعضی از سئوالات جواب میدم . به عقب که نگاه می کنم نه تنها چیزی را از دست ندادم که خیلی چیز های دیگری را بدست اوردم که دوستانم هم بدست نیاوردند و نه احساس می کنم خنگم و نه احساس می کنم از کسی یا چیزی عقب موندم . فقط باید زمانش برسه . بعضی وقت ها همه کار ها را انجام میدی وقت هم می زاری ، زحمت هم می کشی درس هم خوب می خونی اما احساس می کنی نتیجه نمی گیری این کاملا طبیعی است برای من اتفاق افتاده برای هزاران نفر دیگه هم اتفاق می افته برای شما هم اتفاق افتاده اما دیگران زود خسته می شن و دست از کار می کشن و میگن نتونستیم اما تو باید ادامه بدی. اینجا است که پشتکار معنا پیدا می کنه .من دقیقا می فهمم شما چی میگین و چی می کشین اما امیدوارم شما هم بفهمین که من چی می خوام بگم .می خوام بگم خسته نشین ادامه بدین وسرعت خوندنتون را ارومتر کنید و برای 20 نخونید .برای 15 بخونید لازم نیست همه سئوالات را بلد بشید فقط سعی کنید یه کم بیشتر از نصف سئوالات را بلد باشید و بقیه را هم نزنید ومهمتر از همه زمان را فراموش نکنید باید برای هر چیزی زمان لازمش را هم صرف کرد من پنچ سال وقت گذاشتم اما شما چقدر حاضرید وقت بزارید منظورم این نیست که شما هم5 سال وقت بزارین منظورم این است که به اندازه خودش باید وقت گذاشت حالا شاید این مدت برای شما 6ماه ، یکسال و حتی دو سال باشه . صبور باشید وخسته نشید مطمئن باشید موفق میشید .من به شما قول میدم .